دومین دوره رویداد لیمینال در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، با حمایت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و همکاری اندیشکده افرا، با هدف بررسی فرصتهای شغلی دانشآموختگان رشتههای علوم انسانی، بهویژه جامعهشناسی، در دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار گردید. این رویداد با حضور دانشجویان، فارغالتحصیلان، اساتید دانشگاه و علاقهمندان به حوزههای کارآفرینی، بازار کار و مشاغل نوظهور برگزار شد.
یکی از محورهای اصلی این رویداد، پرداختن به چالشهای بیکاری و عدم استمرار شغلی برای فارغالتحصیلان علوم انسانی در شرایط پرتحول جهان امروز در زمینههای فناوری، اقتصاد و سبک زندگی بود. در چنین فضایی، تاکید بر مهارتهای میانرشتهای، توانمندیهای نرم و درک عمیق از تحولات اجتماعی و اقتصادی به ضرورتی برای ورود به بازار کار تبدیل شده است.
در همین راستا، رویداد لیمینال طراحی شد تا با افقگشایی شغلی برای دانشجویان، بهویژه دانشجویان جامعهشناسی، زمینهای فراهم کند برای شناخت بهتر ظرفیتهای نهفته این رشته و ترسیم چشماندازی واقعگرایانه و متنوع برای آینده شغلی آنان.
این رویداد در دو بخش صبح و بعدازظهر برگزار شد:
برنامه بخش صبح رویداد لیمینال:
در این بخش، ۶ سخنرانی کلیدی ارائه شد. سخنرانان عبارت بودند از:
دکتر وکیل احمدی، معاون فرهنگی دانشگاه رازی کرمانشاه
دکتر کیومرث اشتریان، استاد دانشگاه تهران
میلاد دخانچی، مدیر مدرسه علوم انسانی جیوگی
دکتر علیرضا مرادی، مدیر مؤسسه تیتر جدید
میرآرمان عدنانی، طراح بازیهای جدی
رها فرشاد، مدیر استودیو خلاقیت پیرنگ
در این بخش، دکتر احمدی بر لزوم تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت در قالب اقتصاد دانشبنیان تاکید کرد. دکتر اشتریان به نقش پروژههای کوچک مستقل در مسیر کارآفرینی پرداخت. دیگر سخنرانان نیز از تجربیات خود در حوزههای نوآوری اجتماعی، بازیسازی، طراحی مسیر شغلی و توسعه فردی سخن گفتند.
بخش عصرگاهی: کارگاههای تخصصی
در بخش عصرگاهی در کارگاههای تخصصی، موضوعاتی مانند شناسایی فرصتهای کارآفرینی و کاربست مهارتهای فناورانه در مشاغل نوظهور حوزه علوم اجتماعی، تفکر طراحی، کارآفرینی اجتماعی و بازیهای آموزشی بررسی شد. رویداد لیمینال در این میان بستری فراهم کرد تا مسئله اشتغال نه صرفاً بهعنوان یک بحران، بلکه بهعنوان فرصتی برای بازاندیشی در مسیرهای حرفهای و اجتماعی دانشجویان دیده شود.
علیرضا مرادی در کارگاه «کارآفرینی اجتماعی و فریلنسرینگ» به تبیین تحولات بنیادین اشتغال در عصر رسانههای دیجیتال پرداخت. او با اشاره به رسانهای شدن تمامی عرصههای زندگی اجتماعی در جهان امروز، توضیح داد که چگونه مرز میان مفاهیمی مانند فراغت، آموزش و شغل از میان رفته و کار دیگر محدود به زمان و مکان خاصی نیست. در این جهان جدید، افراد میتوانند از اتاق خود و در بستر رسانههای دیجیتال، به فعالیت حرفهای پرداخته و در بازار جهانی مشارکت کنند. مرادی با تأکید بر اهمیت برخورداری از «سرمایه دیجیتال»، این سرمایه را شامل تواناییهایی چون آرشیوسازی، تولید محتوای چندرسانهای، تحلیل شبکه، جستوجوی پیشرفته، بصریسازی دادهها و دادهکاوی دانست که برای ورود به عرصه فریلنسرینگ ضروریاند. او همچنین با معرفی ظرفیتهای مغفولمانده استان کرمانشاه در حوزه کارآفرینی اجتماعی، بر نیاز به دانشآموختگان علوم اجتماعی مجهز به این مهارتها تأکید کرد. مرادی در پایان، ضمن انتقاد از تداوم رهیافتهای سنتی در جامعهشناسی استان کرمانشاه، بر لزوم بازنگری در علوم اجتماعی و انطباق آن با نیازهای جهان دیجیتال تأکید کرد و این تحول را امری بدیهی و انکارناپذیر خواند.
آرمان عدنانی در کارگاه «بازی به مثابه ابزار آموزشی» با بهرهگیری از بازیهایی مبتنی بر نظریه بازیها، تلاش کرد تا مفاهیم پیچیده و گاه انتزاعی علوم اجتماعی، بهویژه در حوزه علوم سیاسی، را به شیوهای ملموس و تعاملی با مخاطبان خود در میان بگذارد. او با طراحی سناریوهایی که در آن شرکتکنندگان در موقعیتهای تصمیمگیری چندجانبه قرار میگرفتند، نشان داد که چگونه مفاهیمی چون منافع متقابل، تعارض، همکاری، چانهزنی، و حتی مسئله قدرت و مشروعیت را میتوان در بستر بازیهایی ساده اما دقیق تجربه و تحلیل کرد. این روش نهتنها به درک عمیقتر مخاطبان از دینامیکهای قدرت و کنش جمعی منجر شد، بلکه فضایی ایجاد کرد که در آن علوم اجتماعی از قالب صرفاً نظری خود خارج شده و در زندگی روزمره و روابط انسانی بازتاب پیدا کند. عدنانی با تأکید بر اهمیت تجربه زیسته و مشارکت فعال در فرآیند یادگیری، نشان داد که بازی بهعنوان یک ابزار آموزشی میتواند پل مؤثری میان دانش دانشگاهی و مسائل عینی و پیچیده جامعه امروز باشد.
رها فرشاد در کارگاه «روایت، کسبوکار من است!» تلاش نمود تا نشان دهد چگونه میتوان با بهرهگیری از دانش علوم اجتماعی، به خلق روایتهایی پرداخت که نهتنها در خدمت انتقال معنا، بلکه درک عمیقتری از پدیدهها ایجاد میکنند. او با تمرکز بر روایتپردازی بهعنوان یک ابزار خلاق و تحلیلی، نشان داد که چگونه معرفی یک بنا یا هر موضوع دیگری، صرفاً محدود به اطلاعات فنی یا تاریخی نیست، بلکه میتواند از منظر اجتماعی، فرهنگی و حتی زیسته بازخوانی شود. فرشاد تأکید کرد که روایت در علوم اجتماعی، ابزاری برای دیدن آنچه نادیده مانده و شنیدن آنچه کمتر شنیده شده است، به شمار میرود؛ روایتی که از دل تجربههای انسانی، بافت اجتماعی و زمینههای فرهنگی بیرون میآید و میتواند چشماندازی متفاوت از آنچه معمولاً در رشتههای دیگر ارائه میشود، ارائه دهد. این کارگاه تلاشی بود برای آشناسازی مخاطبان با قدرت روایتگری در عرصههای مختلف، و دعوتی به آن بود که علوم اجتماعی را نه صرفاً در دانشگاه، بلکه در جهان واقعی و کاربردهای خلاقانهاش بازبینی کنیم.
میلاد دخانچی در کارگاه «از تفکر اجتماعی تا طراحی اجتماعی: آشنایی مقدماتی با تفکر طراحی» تلاش نمود تا مخاطبان را با پیچیدگیهای بازار کار در حوزه علوم اجتماعی آشنا سازد و آنان را نسبت به ضرورت بازاندیشی در مسیرهای رایج شغلی و فکری حساس کند. او با تأکید بر پیوند میان تحلیل اجتماعی و خلاقیت عملی، کوشید تا مفهوم «تفکر طراحی» را بهعنوان رویکردی میانرشتهای معرفی کند که میتواند در مواجهه با مسائل واقعی و پیچیده اجتماعی کاربرد یابد. دخانچی در این مسیر، به اهمیت ابزارهایی ساده اما مؤثر مانند نوشتن خاطرات روزانه پرداخت و نشان داد که چگونه ثبت مداوم تجربیات شخصی و تأمل در آنها میتواند به تولید ایدههای نو و بکر منجر شود. او نوشتن روزانه را نه فقط یک تمرین فردی، بلکه فرایندی دانست که میتواند به شفافسازی دغدغهها، شکلگیری مسئلهمندی، و در نهایت طراحی راهحلهای خلاقانه برای مسائل اجتماعی بینجامد. این کارگاه تلاشی بود برای پیوند زدن علوم اجتماعی با عمل و طراحی، و دعوتی به بازنگری در نقش خلاقانهی انسان در مواجهه با چالشهای جهان معاصر.