امروزه رسانههای دیجیتال تحولات عمیقی در زندگی انسان پدید آوردهاند و شیوهی تازهای از زیستن را برای او رقم زدهاند؛ زیستی که هم وجوه مثبت دارد و هم پیامدهای منفی. درک این دگرگونی مستلزم توجه به مطالعاتی است که به تحلیل این زیستجهان نوین میپردازند و از همین رو، پژوهش در این حوزه یکی از اساسیترین گامها برای فهم وضعیت معاصر است. رسانههای دیجیتال صرفاً به رسانههای خبری یا سنتی محدود نمیشوند؛ بلکه تقریباً تمام فعالیتهای روزمره—از خریدهای ساده و ارتباطات دوستانه گرفته تا دریافت و تحلیل اخبار—در بستر این رسانهها شکل میگیرد. این رسانهها تنها ابزار انتقال پیام نیستند، بلکه همانگونه که مارشال مکلوهان تأکید میکند، «رسانه خود پیام است» (McLuhan, 1964).
تصویر ۱: تصویری گرافیکی از نقش دنیای دیجیتال در زیست انسان؛ جایی که زندگی روزمره با رسانهها و دادهها درهمتنیده شده است
در این راستا، کتاب «زیستبومهای نوظهور رسانههای دیجیتال: مفهوم مدیالوژی» Emerging Digital Media Ecologies: The Concept of Medialogy نوشته تویجا چینک (Toija Cinque) یکی از جامعترین تلاشها برای درک این تحولات است. نویسنده با تکیه بر مفهومی نوین به نام مدیالوژی، تحلیلی چندلایه از تأثیرات فناوری دیجیتال بر فرهنگ، ارتباط، محیطزیست و هویت انسانی ارائه میدهد.
تصویر ۲: تصویر جلد کتاب «زیستبومهای نوظهور رسانههای دیجیتال: مفهوم مِدیالوژی» نوشته تویجا چینک
مدیالوژی: چارچوبی نو برای فهم رسانههای دیجیتال
مدیالوژی مفهومی میانرشتهای است که با تلفیق رسانه، فناوری، فرهنگ و زیستبوم، رویکردی جامع برای تحلیل تحولات رسانهای معاصر پیشنهاد میدهد. این رویکرد برخلاف مدلهای سنتی که تنها بر پیام یا محتوا متمرکز بودند، به زیرساختها، رابطها، الگوریتمها و تأثیرات محیطی نیز توجه دارد. در عصر رسانههای هوشمند و همیشهحاضر، دیگر نمیتوان رسانه را صرفاً «وسیله» تلقی کرد؛ رسانه تبدیل به زیستجهان انسان شده است.
دِیتا، اتصالپذیری و شتاب نظارتی
یکی از محورهای اصلی کتاب، تحلیل تحولی است که نویسنده آن را «مادیشدن فرهنگ داده» مینامد. در این فرایند، همه چیز—از حرکت کاربران تا ترجیحات خرید، گفتوگوها، ضربان قلب، و حتی احساسات—قابل تبدیل به داده و پردازشپذیر شدهاند.
این «دِیتافیکِیشِن» نهتنها مرز میان زندگی خصوصی و عمومی را محو کرده، بلکه امکان نظارت گسترده، تولید الگوریتمی واقعیت، و دستکاری شناختی را نیز فراهم ساخته است. بهطور مثال شرکتهایی مانند Google، Meta، TikTok و Apple به پلتفرمهایی تبدیل شدهاند که هم اطلاعات فرهنگی تولید میکنند و هم سیستمهای قدرت را بازتوزیع مینمایند.
تصویر ۳: پیوند بیوقفه انسان با پلتفرمهای دیجیتالی چون اینستاگرام و فیسبوک
هوش مصنوعی و زیستسیاست دادهها
نویسنده با دقت به گسترش مدلهای زبانی بزرگ (LLM) مانند ChatGPT-4o پرداخته و نشان میدهد که این ابزارها فراتر از سیستمهای هوشمند صرف، تبدیل به نهادهایی مؤثر در تصمیمگیری اجتماعی، شناخت، روایت و حتی اخلاق شدهاند.
هوش مصنوعی مدرن قادر به یادگیری موازی، پیشبینی رفتار، تولید زبان انسانی و حتی ساختن واقعیتهای مصنوعی (Deepfake و GenAI) است. این فناوریها ضمن تسهیل امور روزمره، چالشهایی عمیق برای حاکمیت شناختی، اخلاق دیجیتال، و عدالت اطلاعاتی ایجاد میکنند. نگرانیهایی همچون تولید محتوای جعلی، تسلیحات خودمختار، نفوذ در سیستمهای دمکراتیک، و بحران اعتماد به رسانه در این چارچوب تحلیل میشوند.
رابطها، اینترفیسها و مهندسی تجربه
یکی دیگر از محورهای اساسی کتاب، نقش رابطهای کاربری در شکلدهی به تجربه و ادراک انسان از رسانههاست. برخلاف دیدگاههای کلاسیک که رسانه را صرفاً بهعنوان کانالی برای پیام میدیدند، در مدیالوژی اینترفیس بهمثابه ساختار کنشپذیری و ادراک تلقی میشود. از طراحی اپلیکیشنها تا واقعیت افزوده و پلتفرمهای تعاملی، هر رابطی نقش تعیینکنندهای در نحوه درک، اعتماد، یا انفعال کاربران دارد.
این درهمتنیدگی تجربه با رابطهای دیجیتال، بهویژه در محیطهایی چون واقعیت مجازی (VR) و واقعیت ترکیبی (MR)، فضای جدیدی از حضور، تعامل و تجربهی چندحسی خلق کرده که دیگر به تماشا محدود نیست؛ بلکه به «زیستن» در رسانه تبدیل شده است.
سواد رسانهای و خطر فروپاشی انسجام اجتماعی
در کنار فرصتها، چینک هشدار میدهد که شخصیسازی شدید محتوا از طریق الگوریتمها موجب ایجاد «اتاق پژواک» و شکافهای اجتماعی میشود. پلتفرمهای اجتماعی، با تغذیهی مداوم از علایق گذشته کاربر، او را در جهانبینی خاصی محصور میکنند و گفتوگوی میانگفتمانی را دشوار میسازند. بنابراین، نویسنده بر ضرورت توسعه سواد دادهای، تفکر انتقادی و بازشناسی ساختارهای قدرت رسانهای تأکید دارد. بدون این آموزشها، کاربران بهجای کنشگر بودن، به مصرفکنندگان منفعل داده و سوژههای نظارت تبدیل خواهند شد.
فناوری و زیستبوم: اخلاقی نو برای رسانه
کتاب در نهایت به یکی از بنیادیترین پرسشهای عصر دیجیتال میپردازد: تأثیر رسانه بر محیطزیست و طبیعت انسانی. از مصرف بیرویه انرژی مراکز داده تا زبالههای الکترونیکی و بحران استخراج منابع نایاب برای سختافزارها، رسانههای نوین نهفقط از نظر فرهنگی بلکه از منظر زیستمحیطی نیز اثرگذارند.
نویسنده بر پایهی مفهوم «اِکوسوفی» (ecosophy)، به همپیوندی سهگانه محیطزیست طبیعی، جامعه انسانی و روانشناسی فردی اشاره میکند. وی بیان میکند تنها راه عبور از بحرانهای معاصر، توسعه فناوریهای مسئولانه و آگاهانه به زیستبوم است؛ فناوریهایی که نهتنها زندگی انسان را بهبود بخشند، بلکه به حفظ زمین نیز متعهد باشند.
جمعبندی
کتاب «زیستبومهای نوظهور رسانههای دیجیتال: مفهوم مدیالوژی» اثری بنیادین برای درک تحولات فرهنگی، فناورانه، و زیستمحیطی در دوران دیجیتال است. مدیالوژی صرفاً یک نظریه نیست، بلکه چشماندازی جامع برای بازاندیشی انسان، رسانه و جهان پیرامون است. این رویکرد با درهمتنیدن مفاهیم مرتبط با داده، فناوری، فرهنگ، رابط، قدرت و طبیعت، ما را به سمت آیندهای هدایت میکند که در آن مسئولیت انسانی در برابر رسانه بیش از همیشه ضرورت دارد.
برای مخاطبان ایرانی، خواندن این کتاب فرصتی است برای مواجهه با پیشروترین نظریهها در حوزه ارتباطات، مطالعات رسانه و فناوری، و همچنین سنجش انتقادی آنها در نسبت با زیستبوم ایرانی. در شرایطی که هوش مصنوعی، سواد رسانهای، و امنیت داده به مسائلی جدی در جوامع ما بدل شدهاند، بهرهگیری از مفهومی چون مدیالوژی میتواند دریچهای تازه برای بازفهم فناوری در بستر فرهنگ بومی و جهانی بگشاید.
منابع
Cinque, T. (2024). Emerging Digital Media Ecologies: The Concept of Medialogy. Routledge.
McLuhan, M. (1964). Understanding Media: The Extensions of Man. McGraw-Hill.